جدول جو
جدول جو

معنی لمت مال - جستجوی لغت در جدول جو

لمت مال
نمدمال، نمدزن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشت مال
تصویر خشت مال
خشت کار، کسی که گل به قالب می زند و خشت درست می کند، کسی که کارش آجرچینی و بنا کردن دیوارهای ساختمان با خشت یا آجر است، خشت زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لجن مال
تصویر لجن مال
به لجن کشیده شده، آنکه یا آنچه لجن مالی شده، کنایه از بدنام و بی آبرو شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم مال
تصویر هم مال
شریک در مال و ثروت
فرهنگ فارسی عمید
(پَ)
خشت ساز. خشت زن. خشت درست کن. (از ناظم الاطباء). قالب دار. (یادداشت مؤلف) :
چو قالب بیک مشت گل خشت مال
دهان مرا بسته از قیل و قال.
وحید (از آنندراج).
به آبش چو کف تر کند خشتمال
شود خشت و قالب چو بدر و هلال.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
نوردی که نساجان بدان پارچه را هموار کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لجن مال
تصویر لجن مال
آنکه یا آنچه بلجن مالیده شده، تهمت نهاده بدنام شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لگد مال
تصویر لگد مال
لگد خوردن لگد کوب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
مالش با دست کسی یا چیزی را، مالش اندام کسی بمشت (در حمام و زورخانه)، تنیبه گوشمال، (کشتی) فنی در کشتی که عبارتست از اینکه حریفان بازو ببازوی هم مالند و مشت زنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لجن مال
تصویر لجن مال
((لَ جَ))
آن که یا آن چه به لجن مالیه شده، بدنام شدن
فرهنگ فارسی معین
بدنام، رسوا، متهم، ننگین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نمد مال، آن که نمد درست کند
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی که با گل خشت درست کند
فرهنگ گویش مازندرانی